تفعل ما ترید

ساخت وبلاگ
با تنی تباه و داغ از تب پس از 4 روز پیاده روی خودم را روی مبل سه نفره لابی هتل پهن میکنم, سرم سنگین و پیشانیم خیس از عرق سردی است که روی چربی پوستم میلغزد. به مسیری فکر میکتم که چه سخت طی شد و تصاویر پی در پی و درهم از جلوی چشمم میگذرد  چشمهام گرم می تفعل ما ترید...
ما را در سایت تفعل ما ترید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4osfurc بازدید : 115 تاريخ : پنجشنبه 18 آبان 1396 ساعت: 19:52

گفت چه سیاه شدی!

گفتم تازه ظاهرم کمی شبیه قلبم شده


+چه بسا زایری که از پیاده روی اربعین جز رنجوری تن نسیبی نبرده... بدا به حالمان اگر دست خالی برگردیم...

++به قول مبین هبوط سخت است, به قول خودم اگر هبوط نبود که عروج را نمیفهمیدیم...

+++مدت ها سکوت لازمم اگر بتوانم.


تفعل ما ترید...
ما را در سایت تفعل ما ترید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4osfurc بازدید : 113 تاريخ : پنجشنبه 18 آبان 1396 ساعت: 19:52

وقتی پایین آن سنگ سرد زانو زده بودم و با خود فکر می کردم چه چیز مایه قرابت من و این پیر خفته در خاک است قلب و جانم چیزی نمیافت جز رابطه ای پدرانه که از نم روی سنگ می تراوید در وجودم.تماما احساس می کنم دوستش دارم بی آنکه بخواهم دیدگاه هایش را نقد کنم تفعل ما ترید...
ما را در سایت تفعل ما ترید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4osfurc بازدید : 116 تاريخ : يکشنبه 14 آبان 1396 ساعت: 23:34

اما ای دهر!

اگر رسم بر این است که صبر را جز در برابر رنج نمی بخشند و رضای او نیز در صبر است، پس  این سر ما و تیغ جفای تو...






+دمتم گرم


تفعل ما ترید...
ما را در سایت تفعل ما ترید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4osfurc بازدید : 127 تاريخ : يکشنبه 14 آبان 1396 ساعت: 23:34

(اداره آگاهی شماره3 نیلوفر-موسیقی پس زمینه؛ صدای داد و هوار متهمین به علاوه جیغ گاه گاه یک خانوم-ساختمانی قدیمی و بس مرموز) -کدوم از ایناست؟ -من فقط از پشت دیدمش. -خب پس از پشت شناسایی کن. برگردید! هوی با شمام! خب، حالا کدومه؟ -باید از روی موهاشون ش تفعل ما ترید...
ما را در سایت تفعل ما ترید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4osfurc بازدید : 115 تاريخ : يکشنبه 14 آبان 1396 ساعت: 23:34

تا آنروز اصلا سرم نزده بودم. همیشه سرم چیزی بود برای دیگران، مثل مرگ، مثل بستری شدن طولانی در بیمارستان. آنروز وقتی با دستهای لرزانش بالای سرم آمد کلی ترسیدم، آخر این پیر لرزان با آن عینک ته استکانی چطور باید رگ مرا پیدا کند؟ در کارش ماهر بود اما گذر تفعل ما ترید...
ما را در سایت تفعل ما ترید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4osfurc بازدید : 109 تاريخ : يکشنبه 14 آبان 1396 ساعت: 23:34

عقل می گوید که بمان و عشق می گوید برو؛ و این هر دو، عقل و عشق را، خدا آفریده است تا وجود انسان در حیرت میان عقل و عشق معنا شود، اگرچه عقل نیز اگر پیوند خویش با چشمه ی خورشید را نبرد، عشق را در راهی که می رود، تصدیق خواهد کرد؛ آن جا دیگر میان عقل و عش تفعل ما ترید...
ما را در سایت تفعل ما ترید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4osfurc بازدید : 138 تاريخ : يکشنبه 14 آبان 1396 ساعت: 23:34

وقتی داستانی که دو سال پیش نوشتم را با کلی تغییر برای نشریه فرستادم. زیرش ذکر کردم که لطفا به اسم مستعار باشد. واقعا افتضاح بود. کلا همیشه همینطور است. از هر چه دیروز نوشته ام بیزارم. چه شعر و چه داستان. انگار فقط در همان هفته که خلقش کرده ام دوستش د تفعل ما ترید...
ما را در سایت تفعل ما ترید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4osfurc بازدید : 114 تاريخ : يکشنبه 14 آبان 1396 ساعت: 23:34

هوای دیگری دارم...نفس های من اینجا نیست

اگر با دود و دم در این خیابان زنده می مانم...

سیار

تفعل ما ترید...
ما را در سایت تفعل ما ترید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4osfurc بازدید : 112 تاريخ : يکشنبه 14 آبان 1396 ساعت: 23:34

یک امروزی ناپرهیزی می کنم. می نویسم و شاید بعدا پیش نویس کردم.
به اینکه بعدا پیش نویس کنم شک دارم اما به اینکه حالا نیاز به نوشتن دارم نه. شک ندارم و به قطع می فهمم که مایلم انگشتهایم را روی کیبورد بلغزانم و خسته شان کنم، 
اینطور بهتر است.

 
+گاهی باید با خود کنار آمد و کمی خط قرمز ها را کمرنگ کرد. اینطور شاید بهتر بشود شناختش. 
تفعل ما ترید...
ما را در سایت تفعل ما ترید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4osfurc بازدید : 126 تاريخ : يکشنبه 14 آبان 1396 ساعت: 23:34

آویشن: یادآوری قیافه ی خندان حاجی بابا وقتی سرما خورده و استکان استکان آویشن سر می کشد و قیافه ی عبوس احمدرضا که از تلخی سبز رنگش فرار می کند.  پیدا کردن این ها  البته سخت بود. مجبور شدم تا ته علامه را پیاده بروم تا یک عطاری پیدا کنم. وسط آنهمه فست ف تفعل ما ترید...
ما را در سایت تفعل ما ترید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4osfurc بازدید : 113 تاريخ : يکشنبه 14 آبان 1396 ساعت: 23:34

بعضی ها پشت تلفن که با آدم حرف می زنند از صداشان معلوم است که مشتاقند، کلافه اند، ناراحتند یا عاشق. اما برخی هستند که لحنشان یکنواخت، کلماتشان معمولی و سلام دادنشان همان سلام دادن همیشگی است. مثل همیشه احوالت را می پرسند و مثل همیشه حالشان خوب است؛ " تفعل ما ترید...
ما را در سایت تفعل ما ترید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4osfurc بازدید : 160 تاريخ : يکشنبه 14 آبان 1396 ساعت: 23:34